[ بدون نام ]
یکشنبه 29 خردادماه سال 1390 ساعت 04:44 ق.ظ
عحب! مشکلات ما هم همین رنگ ها هستند و مربوط به "تابستان همین امسال" هم نیستند. مربوط به تابستان های گذشته و آینده هم هستن واسه همینه که ببخشید دیر به دیر خدمت می رسیم. چه خرماهایی هنوز نرسیده دل ما را در حسرتشان آتش زدند. یه چیزی می گفتن تو ایران قدیم(به سن شما قد نمی ده) : خرما بر نخیل و ما بر دخیل و از این حرفا خلاصه جناب عبدی, خوب باشید و همواره تیزبین. راستی از کتاب تازه زیر سانسور چه خبر؟ این سوال هم قدیما (از اون قدیما که بازم به سن شما قد نمی ده)،این طوری بود: از کتاب زیر چاپ چه خبر؟ خلاصه ما که حوصله نداریم بنویسیم شما که دارید بنویسید بدید به ارشاد ترشی بندازه. ارادتمندیم خلاصه
اگه حوصله کردید یه نگاه به داستانم بکنید و یک نظری بدید که بتونم دست از نویسندگی بردارم لطف بزرگی بهم کردید... از بد نوشتن خسته شدم ولی نمی فهمم ایرادم کجاست و اینه که نمی تونم ازش دست بکشم و نیاز دارم نظر یکی رو بفهمم چرا بد هستم... اگه نگاهی بکنید لطف بزرگی کردید.
عحب! مشکلات ما هم همین رنگ ها هستند و مربوط به "تابستان همین امسال" هم نیستند. مربوط به تابستان های گذشته و آینده هم هستن واسه همینه که ببخشید دیر به دیر خدمت می رسیم. چه خرماهایی هنوز نرسیده دل ما را در حسرتشان آتش زدند. یه چیزی می گفتن تو ایران قدیم(به سن شما قد نمی ده) : خرما بر نخیل و ما بر دخیل و از این حرفا خلاصه جناب عبدی, خوب باشید و همواره تیزبین. راستی از کتاب تازه زیر سانسور چه خبر؟ این سوال هم قدیما (از اون قدیما که بازم به سن شما قد نمی ده)،این طوری بود: از کتاب زیر چاپ چه خبر؟ خلاصه ما که حوصله نداریم بنویسیم شما که دارید بنویسید بدید به ارشاد ترشی بندازه. ارادتمندیم خلاصه
اگه حوصله کردید یه نگاه به داستانم بکنید و یک نظری بدید که بتونم دست از نویسندگی بردارم لطف بزرگی بهم کردید... از بد نوشتن خسته شدم ولی نمی فهمم ایرادم کجاست و اینه که نمی تونم ازش دست بکشم و نیاز دارم نظر یکی رو بفهمم چرا بد هستم... اگه نگاهی بکنید لطف بزرگی کردید.
بابا ایوالله به تواضع. جشم. در اولین فرصت.
خیلی ممنون... تواضع نیست از روی دیوانگی...